کد مطلب: 78014
باز شدن روزنه «سينماي اميد» با «چ» حاتمي‌کيا/ جولان تله‌فيلم‌ها در جشنواره سينمايي!
تاریخ انتشار : 1393/01/01
نمایش : 765
روز سوم جشنواره فيلم فجر در حالي آغاز شد که اين بار نيز برف سنگيني تهران را در بر گرفته بود؛ اما چند کيلومتر آن طرفتر از اتوبان شهيد چمران صف هايي تشکيل شده بود تا فيلم سينمايي «چ» را به نظاره بنشيند.
* تصوير امام خميني بالاخره در جشنواره فجر انقلاب ديده شد
فيلمي ساخته ابراهيم حاتمي کيا که اگر منتقدان به بازي هاي آن انتقاد داشتند اما ساخت فيلمي درباره چمران، با امکانات خوب سينماي بومي و جلوه هاي ويژه مناسب و کارگرداني عالي توانسته کم کاري هاي برخي بازيگران آن را بپوشاند.
حاتمي کيا خود در نشست خبري فيلمش گفت که «چ»، «بضاعت» سينمايي او و ايران است؛ چه اينکه تاکيد کرد که «همه کار جلوه هاي ويژه توسط بچه‌هاي ايران‌زمين صورت گرفته هرچند مي‌توانستم کار را به يک اسکار‌گرفته بدهم اما با توجه به اينکه تربيت آنها معلوم است ترجيح دادم کار را با بچه‌هاي خودمان انجام دهيم.»
حاتمي کيا در اين فيلم بار ديگر علاوه بر اداي دين به شهداي جنگ تحميلي، به امام خميني(ره) اداي دين کرد؛ اداي ديني که شايد به عقيده برخي بنيانگذار جمهوري اسلامي را قهرمان واقعي اين فيلم قرار داد و تصويري از امام خميني ارائه داد که کمتر در سينماي ايران ديده مي شود؛چه اينکه خودش گفت: بارها در فيلم نام خميني مي‌آيد و جاي‌جاي فيلم نام خميني جلوه ميکند.
* «لامپ 100» فيلمي از اميد با تلاشي براي عبور از کليشه ها
علي اي حال بالاخره در روز سوم جشنواره فيلم فجر که با شعار «سينماي اميد» برگزار مي شود، روزنه اي از اميد خودنمايي کرد و تماشاگران سينما را اميدوار کرد که بتوانند فيلمي پرمخاطب و برگرفته از متن مردم را ببينند.
بنابر اين گزارش، «سعيد آقاخاني» نيز بعد از ظهر روز سوم با «لامپ 100» خود به روزنه اميدي نوري ديگر اضافه کرد تا شايد اين روزنه براي بسياري بهتر ديده شود.
روزنه اي که اين بار از تلاش و همت مردي معتاد براي ترک اعتياد خود سخن مي گويد و در پايان آن شاهد هستيم که فرد با اراده قوي خود از مهلکه مي رهد.
البته آقاخاني که با نوعي «تله فيلم» به جشنواره آمده به عقيده برخي منتقدان که با آنها گفت و گو کرديم، به دام برخي مباحث تکراري در بيان وضعيت معتادان افتاده است و فيلمش از حد متوسط بالاتر نرفته است؛ هر چند تلاش هايي کرده تا از نوع بيان هميشگي فيلم هايي از اين دست(ترک اعتياد) دوري کند.
* «خط ويژه»؛ دغدغه مهم با نسخه اي رابين هودي
«خط ويژه» مصطفي کيايي نيز داستاني از عده اي است که توانسته اند با هک کردن حساب هاي بانکي پولي را به دست آوردند که يک کله گنده «متصل» آن را با رشوه از بانک وام بگيرد.
فيلم در گير و دار يک اشتباه قرار مي گيرد که پيچش هاي متعددي براي شخصيت هاي آن ايجاد مي شود و نهايتا به دام افتادن همه شخصيت هاي فيلم به استثناي آن کله گنده «متصل» را شاهد هستيم.
«خط ويژه» اگر چه سعي کرده به مفاسد اقتصادي و مشکلات نظام بانکي بپردازد اما با نگاه «رابين هود»ي که به اين قضيه دارد نتوانسته دل حداقل منتقدان را به دست آورد.
مصطفي کيايي خود مي گويد که «اين فيلم دغدغه تمام مردم ايران است و همه ما از تقسيم ناعادلانه ثروت ميان مردم رنج مي‌بريم» اما «سياسي» نيست.
اين نکته در فيلم کيايي درست است اما راه حلي که براي اين دغدغه ارائه مي شود و نسخه اي که نوشته مي شود، نسخه اي است اعم از رفتن از ايران، فرار و فرار و نهايتا اقدامي «رابين هود»ي در پخش پول ميان نيازمندان.
* جولان «تله فيلم»هاي ملال آور در جشنواره فيلم فجر
فيلم هاي بعدي جشنواره فجر در روز سوم اما بي ارزش تر از آن است که قابليت حرف زدن داشته باشد؛ تله فيلم هايي که براي يک بعد از ظهر روز جمعه هم ملال آور است چه برسد به روزهاي پر حاشيه جشنواره فجر.
«برف» مهدي رحماني يک فيلم درباره طبقه متوسط به بالاست که يک روز يک خانواده را به تصوير مي کشد که براي خواستگاري آماده مي شوند.
فيلمي سراسر ملال آور و خسته کننده و با مشکلات عديده کارگرداني که حتي خود کارگردان آن اعتراف مي کند که فيلمش «اوج و فرود داستاني ندارد»!
فيلم بعدي روز سوم هم فيلم «پايان خدمت» ساخته «حميد زرگر نژاد» بود داستان سربازي که به ناگاه عاشق دختري که بازداشت کرده مي شود و از خدمت فرار مي کند و در مسيري پرهياهو به پاياني به نام «هيچ» مي رسد.